شیخ ولیو3

 

team building1111

 

در اخبار است از شیخ ولیو که روزی وی را پرسیدند که یا شیخ، چگونه است حال ما با مهندسی ارزش، وقتی پروژه ای اندر خم یک کوچه کاهش هزینه همی گیر می بکند و یاران را توان کاهش هزینه می نتوان کرد؟

شیخ همی به مریدی دستور بداد تا چهار تکه چوب همی بیاورد.

مرید همی رفت و سریع بر بگشت. شیخ به مرید همی گفت: چوبی را بر بدار و بشکن.

مرید چنین کرد و چوب شکست.

ناو (Now) شیخ مرید را گفت؛ همه چوب ها بر بگیر و بشکن.

مرید چنین کرد و باز همه چوب ها بر بشکست.

شیخ را حالی چنان نمود که نتوان گفت. به نا گه شیخ از کوره بر برفت و چکی آبدار نثار آن یار غار نمود که الا ای مرید خیره سر، این چه جوبی است که آورده ای و که همه با هم نیز شکند

قحطی چوب خشک همی بود؟

آنگاه بی آنکه به روی خود آورد، رو به مریدان کرد و چنین نمود:

« اساس مهندسی ارزش را کار تیمی  دانستن توان کرد. اگر همه را خود رایی حاکم شود، روابط کارفرما و تیم مهندسی ارزش، فربمالیته و سطحی بباشد، نباید انتظار کار دندان بگیری را بداریم.

مهندسی ارزش را قدرتی است که تنها با تیم خوب توان حصول کرد.

خشت اول چون نهد تسهیل گر، کج، تا ثریا می رود، دیوار کج.

پس بدانید و آگاه باشید که کار نیک کردن از پر کردن است. همان اول تیمی خوب، از صنعت های گونه گون و از همه آنها نیک نامانشان را برگزینید که رمز پیروزی مهندسی ارزش همین است.»

نویسنده: هادی آقازاده